ابوالفتح میرزا پیربوداقپیرْبوداق، ابوالفتح میرزا (مولود ذیقعده ۸۷۰/ ژوئن ۱۴۶۶)، ملقب به عضدالدولة والدین، پسر ارشد جهانشاه قراقویونلو، حاکم فارس و بغداد میباشد. ۱ - تاریخچه فعالیتها و مناصبنخستین تاریخی که از آن میتوان ورود پیربوداق را به عرصه سیاست پی گرفت، به ۸۵۲ق/۱۴۴۸م مربوط میشود که وی در رمضان این سال، از سوی پدرش به حکومت بغداد رسید. [۱]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۲۸۸، بغداد، ۱۹۷۵م.
[۲]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۰۵، بغداد، ۱۹۷۵م.
پس از آن،۱.۱ - سال ۸۵۷ قمریوی در ۸۵۷ق به فرمان پدر به همراه تنی چند از امرا برای تسخیر عراق عجم، بغداد را ترک کرد؛ پس از تسخیر ساوه، به قم رفت و پس از محاصره آنجا، سرانجام شهر را گشود. [۳]
یزدی، حسن، جامع التواریخ حسنی، ج۱، ص۸۱، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م.
[۴]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۲۶، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۵]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۲۳، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۶]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
آنگاه روی به کاشان و گلپایگان نهاد و آنجاها را گرفت. [۷]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۰۷، بغداد، ۱۹۷۵م.
[۸]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۲۶، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۹]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۲۳، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
در همین سال، جهانشاه پسران خود، پیربوداق و محمدی میرزا را که در شیراز و اصفهان اقامت داشتند، فرا خواند. پس از آنکه بابر میرزا، شیراز را به سنجر، و یزد را به خلیل، نوادگان شاهرخ تیموری سپرد، [۱۰]
کاتب، احمد بن حسین، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۱۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
پیربوداق از سوی پدر به شیراز رفت و در اواخر شعبان ۸۵۷ با سنجر جنگید که به پیروزی پیربوداق و تسخیر شیراز انجامید. [۱۱]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۱۲]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۴۱، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۱۳]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۴]
Yıldız H D، Büyük İslâm tarihi، ج۹، ص۲۵۹، Istanbul، Zaman.
جهانشاه در همین سال پیربوداق را به حکومت شیراز گماشت. [۱۵]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
او نیز دامنه قلمرو خود را از فارس تا خوزستان، بغداد و حدود لار و جرون (بندرعباس) گسترش داد، [۱۷]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۳۵، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
آنگاه برای سرکوب امیرزاده خلیل راهی یزد شد [۱۸]
بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.
اما خلیل میرزا با شنیدن این خبر به خراسان گریخت. [۱۹]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۳۵، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۰]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
پس پیربوداق شهر را گرفت، آنگاه به ابرقو رفت. هم در این ایام، امیر خواجگی از مخالفان بابر که عَلَم استقلال برافراشته بود، پس از دریافت خبر آمدن پیربوداق به فارس، از فرصت استفاده کرد و به اندیشه تسخیر یزد افتاد، اما امیرمحمود، حاکم گماشته پیربوداق به مقابله او پرداخت. [۲۱]
بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.
۱.۲ - سال ۸۵۸ و ۸۶۰ قمریپیربوداق در ۸۵۸ق برای سرکوب سنجر که کرمان را تصرف کرده بود و نیز دفع مخالفان، رهسپار کرمان شد و سنجر را شکست داد. [۲۲]
کاتب، احمد بن حسین، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۲۷۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۳]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۴، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۲۴]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۰، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
پیربوداق بار دیگر در بهار ۸۵۹ق به یزد رفت و پس از نزدیک یک ماه اقامت در شهر، راهی شیراز شد. [۲۵]
بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، ج۱، ص۲۰۶- ۲۰۹، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۰ش.
در همین هنگام، الوندبیک فرزند اسکندر قرایوسف از خراسان به حوالی کرمان آمد و قلعه سلیمانی را تسخیر کرد و قلعه سیرجان را به پسر خود قناشیرین واگذاشت. با اینهمه، چون از آمدن پیربوداق آگاهی یافت، به سمت سیستان گریخت و پیربوداق به تعقیب او پرداخت و عاقبت وی را در رمضان ۸۶۰ به قتل رساند. [۲۶]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۱۲، بغداد، ۱۹۷۵م.
[۲۷]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۸]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۴۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۱.۳ - سال ۸۶۲ قمریپیربوداق در بازگشت به شیراز، سطلمش (ساتلمش) شیرهچی را مأمور تسخیر قلعه سیرجان کرد. [۲۹]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۳۰]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۴۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
پس از آنکه جهانشاه هرات را گرفت (۸۶۱ق) و در آنجا بر تخت نشست (۱۵ شعبان ۸۶۲)، سلطان ابوسعید تیموری از بلخ بههرات لشکر کشید. [۳۱]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۴، ص۷۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۳۲]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۷۰۹، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۳۳]
مجدی، محمد، زینت المجالس، ج۱، ص۹۶۵، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۳۴]
تـاریخ قزلباشان، به کوشش هاشم محدث، ج۱، ص۳۲، تهران، ۱۳۷۹ش.
از اینرو، جهانشاه در پی مقابله با او، فرستادهای به شیراز نزد پسرش پیربوداق روانه کرد و از او برای مقابله با سلطان ابوسعید یاری خواست، پیربوداق نیز از شیراز به او پیوست؛ اگرچه سلطان ابوسعید، در ابتدا کسانی از علما را برای صلح نزد جهانشاه گسیل داشت، [۳۵]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۵۴، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۳۶]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۳۷]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۳۶، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۳۸]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۶۰۷، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
اما اندکی بعد، از در پیمانشکنی درآمده، از آب مرغاب گذشت و جمعی از ترکمانان را دستگیر کرد.از اینرو، جهانشاه پیربوداق را به جنگ با او گسیل داشت. در این نبرد پیربوداق شکست خورد و شمار بسیاری از ترکمانان به اسارت درآمدند. [۳۹]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۴، ص۷۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۴۰]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۹۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۴۱]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۴۲]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۶۰۷- ۶۰۸، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
پیربوداق به اردوی پدر بازگشت و از جهانشاه برای جنگ دوباره اجازه خواست، ولی با مخالفت پدر روبهرو شد. [۴۳]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۵۵، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۴۴]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۹۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۱.۴ - سال ۸۶۳ قمریدر همین ایام جهانشاه از شورش پسر دیگرش حسنعلی میرزا در تبریز آگاهی یافت. [۴۵]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۹۲-۴۰۱، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۴۶]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۳۸، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۴۷]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۶۰۸، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
از اینرو، در اوایل صفر ۸۶۳ از هرات به آذربایجان رفت و قیام حسنعلی میرزا را سرکوب کرد.پیربوداق نیز پس از همراهی پدر به فارس بازگشت [۴۸]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۵۶، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۴۹]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۴، ص۷۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۵۰]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۴م.
و در ۸۶۴ق فرمان داد تا برج و باروی شیراز را تجدید بنا کنند. [۵۱]
فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج۱، ص۳۴۷، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۵۲]
فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۹۰۲، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۱.۵ - شورش اول در ۸۶۵ قمریآنگاه بیشتر نواحی خوزستان و شوشتر تا حدود بغداد را اندک اندک تحت اقتدار خود درآورد و سرانجام عَلَم مخالفت بر ضد پدر برافراشت. [۵۴]
سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعرا، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۵۵]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۷۱۰، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۵۶]
Roemer H R، The Türkmen Dynasties، ج۱، ص۱۶۴، The Cambridge History of Iran، vol VI، ed P Jackson، Cambridge، ۱۹۸۶.
به نظر میرسد که صلح جهانشاه با سلطان ابوسعید، در شورش او بیتأثیر نبوده است. [۵۷]
میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، ج۱، ص۳۱۰، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان، ۱۳۷۵ش.
از سوی دیگر، وی رد پیشنهادش را در حمله دوباره به سلطان ابوسعید ناشی از تحریکات طرفداران برادرش، محمدی میرزا میدانست و از توجه پدر به او نیز خشنود نبود. به هر حال، چون جهانشاه از خبر طغیان فرزند آگاه شد، چندینبار از طریق نامه او را اندرز داد، اما سودی نبخشید. به همین سبب در ۸۶۵ق/۱۴۶۱م در پی دفع او به شیراز لشکر کشید. [۵۸]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۶۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۵۹]
میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۸۵۴، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۶۰]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۷۱۰، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۶۱]
Savory R M، Studies on the History of Ԩafawid Iran، ج۱، ص۴۹، London، ۱۹۸۷.
پیربوداق شیراز را نهاده، در اطراف شهر تا نقاط دوردست هرجا مناسب بود، برج و بارو ساخت و خود از شولستان و بهبهان به شوشتر رفت [۶۲]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۲۹۰، بغداد، ۱۹۷۵م.
اما سرانجام با وساطت مادرش خاتون جان بیگم، دست از طغیان کشید و جهانشاه او را در ۸۶۶ق بار دیگر به بغداد فرستاد. [۶۳]
غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهانآرا، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۶۴]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۶۷- ۶۸، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۶۵]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۶، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۶۶]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۳۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۶۷]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۶۸]
سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۳، ص۲، که از فرار او به سوی بغداد سخن به میان آورده است، قاهره، ۱۳۵۳-۱۳۵۵ق.
[۶۹]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۱۷، بغداد، ۱۹۷۵م.
۱.۶ - شورش دوم در ۸۶۹ قمریبا این حال، او همچنان در هوای مخالفت بود و سیاست خصمانه با پدر را دنبال میکرد. چنانکه نخست با دشمنان جهانشاه، یعنی مشعشعیان طرح دوستی ریخت، اما بعدها با پیرعلی بن مشعشع که سالها در نواحی خوزستان حاکم بود، نیز جنگید. [۷۰]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۴۳-۴۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۴م.
پیربوداق در همین ایام به حسنعلی میرزا، برادر مغضوب خود که به شام تبعید شده بود، نیز پناه داد و بار دیگر علم طغیان برافراشت. [۷۱]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۷۲]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۳۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۷۳]
فضلالله بن روزبهان، تاریخ عالم آرای امینی، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش محمداکبر عشیق، تهران، ۱۳۸۲ش.
جهانشاه در ۸۶۹ق با سپاهی عظیم برای سرکوب او به بغداد لشکر کشید [۷۴]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۷۵]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۶۷-۶۸، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۷۶]
غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهانآرا، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۷۷]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۳۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۷۸]
ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۱، ص۵۳، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۷۹]
منجمباشی، احمد دده، تاریخ، ج۱، ص۱۵۲، استانبول، ۱۴۸۰ق.
و برای جلوگیری از اتحاد احتمالی میان اوزون حسن [۸۰]
مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، اوزون حسن.
و پیربوداق، به اوزون حسن وعده داد که شهرهای موصل، اربیل و سنجار را به او واگذار کند [۸۱]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۸۲]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
و در واقع راه پیربوداق به سوی غرب را بست. از آن سوی، پیربوداق به استحکام برج و باروی شهر پرداخت. جهانشاه مدت یکسال و نیم یا بیشتر بغداد را در محاصره گرفت. [۸۵]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۸۶]
ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۱، ص۵۳، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
در این مدت، شماری از مردم بغداد از میان رفتند و بسیاری از یاران پیربوداق به اردوی جهانشاه پناه بردند؛ حتی کسانی برآن شدند تا او را تسلیم جهانشاه کنند، ولی پیربوداق تیغ در میان ایشان نهاد، از آن جمله دو تن از زنان خود را به قتل رساند. [۸۸]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۸۹]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۴۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
سرانجام، پیربوداق به ستوه آمد و برای صلح با پدر کس نزد وی فرستاد و شهر را تسلیم کرد. [۹۰]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۲۳، بغداد، ۱۹۷۵م.
[۹۱]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۹۲]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۴۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۲ - مرگبه گفته سخاوی که با منابع دیگر سازگاری ندارد، جهانشاه بار دیگر، پیربوداق را بر حکومت بغداد ابقا کرد، ولی اطرافیان پیربوداق او را به ادامه سرکشی تشویق میکردند. آنگاه جهانشاه، محمدی میرزا را به جنگ وی گسیل داشت. پیربوداق خود عزم داشت تا به خدمت پدر درآید، اما محمدی میرزا به دستور جهانشاه وارد بغداد شد و به کمک پیرمحمد تواچی وی را به قتل رساند. [۹۴]
طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، ج۱، ص۳۷۲-۳۷۳، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۹۵]
سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعرا، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۹۶]
غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهانآرا، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۹۷]
روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۴۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۹۸]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۱۶۵، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۹۹]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۷۱۱-۷۱۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۱۰۱]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۲۴-۳۲۵، بغداد، ۱۹۷۵م.
[۱۰۲]
ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۹، ص۴۵۹، به کوشش عبدالقادر ارنؤوط و محمود ارنؤوط، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
[۱۰۳]
تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۶۸، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۰۴]
ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۱، ص۵۳، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۱۰۵]
تـاریخ قزلباشان، به کوشش هاشم محدث، ج۱، ص۳۳، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۰۶]
Hinz W، Irans Aufstieg zum Nationalstaat، ج۱، ص۱۳۴، Leipzig، ۱۹۳۶.
[۱۰۷]
Savory R M، Studies on the History of Ԩafawid Iran، ج۱، ص۴۹، London، ۱۹۸۷.
[۱۰۸]
Roemer H R، The Türkmen Dynasties، ج۱، ص۱۶۴، The Cambridge History of Iran، vol VI، ed P Jackson، Cambridge، ۱۹۸۶.
پیکر پیربوداق در بغداد به خاک سپرده شد. [۱۰۹]
گازرگاهی، حسین، مجالس العشاق، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۵ش.
مرگ پیربوداق سرآغاز ضعف و انحطاط دولت قراقویونلو بود [۱۱۰]
واله، محمدیوسف، خلد برین، ج۱، ص۷۱۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۱۱۱]
نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۴۵، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۴م.
و با از میان رفتن حاکم نیرومند بغداد، یکی از موانع جدی پیشروی آققویونلوها از میان برداشته شد.گفتهاند که پیربوداق بیاندازه تندخو، ستمگر و بدرفتار بود. [۱۱۲]
غیاثی، عبدالله، التاریخ، ج۵، ص۳۲۵، بغداد، ۱۹۷۵م.
او شعر نیز میسرود و بوداق/ بداغ تخلص میکرد. نمونههایی از مکاتبات منظوم او با جهانشاه به هنگام محاصره بغداد، در تذکرهها نقل شده است. [۱۱۴]
سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعرا، ج۱، ص۳۴۴-۳۴۵، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۱۱۵]
فخری هروی، محمد، روضة السلاطین، ج۱، ص۶۷، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۴۵ش.
[۱۱۶]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۱۳۴، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۱۷]
میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، ج۱، ص۳۲۶، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان، ۱۳۷۵ش.
[۱۱۸]
نخجوانی، حسین، مسجد کبود تبریز، ج۱، ص۱۳-۱۴، نشریه دانشکده ادبیات، تبریز، ۱۳۲۷ش، س ۱، شم ۳.
مولانا طوسی (د ۸۶۹ق) شاعر معروف که مدتی در بغداد بهسر میبرده، و مورد عنایت پیربوداق بوده، در اشعار خود او را مدح کرده است. [۱۱۹]
گازرگاهی، حسین، مجالس العشاق، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۵ش.
[۱۲۰]
صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۴۵۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
همچنین از آنجا که وی به شعر و ادبیات علاقهمند بود، [۱۲۱]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۲۳۴، تهران، ۱۳۴۴ش.
مولانا ولی قلندر، از شعرای معروف هرات را با خود به شیراز برد. [۱۲۲]
علیشیر نوایی، مجالس النفائس، ج۱، ص۴۰، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۲۳]
Gray B، The Pictorial Arts in the Timurid Period، ج۱، ص۸۶۲ همچنین درباره نسخهای هنری و نفیس که از خمسهنظامی برای پیربوداق تهیهشده بود، The Cambridge History of Iran، vol VI، ed P Jackson، Cambridge، ۱۹۸۶.
پیربوداق در بغداد، باغی ساخت که سالها پس از او نیز همچنان آوازه داشت. [۱۲۴]
منشی، اسکندربیک، عالم آرای عباسی، ج۱، ص۳۴، تهران، ۱۳۵۰ش.
گفتنی است، احمد بن حسین کاتب یزدی تاریخ جدید یزد را هنگامی که پیربوداق به یزد آمده بود و از سوی پدرش جهانشاه نواحی جنوبی ایران را اداره میکرد، به او تقدیم داشت [۱۲۵]
مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، احمد بن حسین کاتب.
۳ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة. (۲) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، به کوشش عبدالقادر ارنؤوط و محمود ارنؤوط، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۳) ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۹ش. (۴) طهرانی، ابوبکر، دیار بکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، ۱۳۵۶ش. (۵) کاتب، احمد بن حسین، تاریخ جدید یزد، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش. (۶) منشی، اسکندربیک، عالم آرای عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش. (۷) بافقی، محمـد مفیـد، جامع مفیـدی، بهکـوشش ایـرج افشـار، تهران، ۱۳۴۰ش. (۸) پیربـوداق منشـی، جواهـرالاخبار، بـه کـوشش محسـن بهـرامنژاد، تهـران، ۱۳۷۸ش. (۹) تـاریخ قزلباشان، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش. (۱۰) تتوی، احمد و آصفخان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش علی آل داود، تهران، ۱۳۷۸ش. (۱۱) خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش. (۱۲) سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعرا، به کوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۳) روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش. (۱۴) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۳-۱۳۵۵ق. (۱۵) صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۶) عزاوی، عباس، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد، ۱۹۳۹م. (۱۷) علیشیر نوایی، مجالس النفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۸) غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهانآرا، به کوشش مجتبی مینوی، تهران، ۱۳۴۳ش. (۱۹) غیاثی، عبدالله، التاریخ، بغداد، ۱۹۷۵م. (۲۰) فخری هروی، محمد، روضة السلاطین، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۴۵ش. (۲۱) فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش. (۲۲) فضلالله بن روزبهان، تاریخ عالم آرای امینی، به کوشش محمداکبر عشیق، تهران، ۱۳۸۲ش. (۲۳) گازرگاهی، حسین، مجالس العشاق، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۵ش. (۲۴) مجدی، محمد، زینت المجالس، تهران، ۱۳۴۲ش. (۲۵) منجمباشی، احمد دده، تاریخ، استانبول، ۱۴۸۰ق. (۲۶) میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان، ۱۳۷۵ش. (۲۷) میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش. (۲۸) نخجوانی، حسین، مسجد کبود تبریز، نشریه دانشکده ادبیات، تبریز، ۱۳۲۷ش، س ۱، شم ۳. (۲۹) نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۳۰) نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته ۱۹۲۴م. (۳۱) واله، محمدیوسف، خلد برین، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۱ش. (۳۲) یزدی، حسن، جامع التواریخ حسنی، به کوشش حسین مدرسی طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، ۱۹۸۷م. (۳۳) Gray B، The Pictorial Arts in the Timurid Period، The Cambridge History of Iran، vol VI، ed P Jackson، Cambridge، ۱۹۸۶. (۳۴) Hinz W، Irans Aufstieg zum Nationalstaat، Leipzig، ۱۹۳۶. (۳۵) Roemer H R، The Türkmen Dynasties، The Cambridge History of Iran، vol VI، ed P Jackson، Cambridge، ۱۹۸۶. (۳۶) Savory R M، Studies on the History of Ԩafawid Iran، London، ۱۹۸۷. (۳۷) Yıldız H D، Büyük İslâm tarihi، Istanbul، Zaman. (۳۸) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالفتح میرزا پیربوداق»، شماره۵۶۰۰. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|